رقیق کردن تمایز بین هوش مصنوعی و انسان میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد که برخی از آنها همین حالا هم در حال ظهور هستند.
مشکل انسانی کردن هوش مصنوعی
خیلی از ما وقتی به هوش مصنوعی فکر میکنیم، شاید تصور کنیم که یک ماشین با خصوصیات انسانی در برابر ما قرار دارد. این پدیده را “شخصیتبخشی” به هوش مصنوعی میگویند، یعنی وقتی به یک ماشین یا سیستم هوشمند خصایص انسانی نسبت داده میشود. در نگاه اول شاید این کار بیضرر به نظر برسد، اما در واقع مشکلات جدیای در تصمیمگیریها و کارکرد شغلی و اجتماعی ایجاد میکند.
از دست دادن دیدگاه صحیح در تصمیمگیری
یکی از بزرگترین خطرات شخصیتبخشی به هوش مصنوعی، تاثیر آن بر تصمیمگیریهای شغلی و مدیریتی است. وقتی سازمانها هوش مصنوعی را به عنوان یک موجودیت تقریباً انسانی در نظر بگیرند، احتمال اینکه نقاط ضعف، محدودیتها و تعصبات سیستم مورد توجه قرار نگیرد افزایش مییابد. سیستمهای هوش مصنوعی براساس الگوریتمها و دادههای گذشته عمل میکنند و نمیتوانند مانند انسانها زمینههای اخلاقی یا خلاقیت عمیق داشته باشند.
به عنوان مثال، در برخی موارد مشاهده شده است که شرکتها به دنبال راهحلهایی سریع از هوش مصنوعی هستند و تصمیمگیریها را بر عهده آن میگذارند، بدون اینکه خودشان فرآیند را بررسی کنند. این رویکرد منجر به تصمیمگیریهای اشتباه، ناعادلانه یا حتی خطرناک میشود.
آسیب به روابط انسانی
یکی دیگر از تاثیرات منفی، کاهش تعامل مستقیم انسانی است. وقتی افراد بیش از حد به هوش مصنوعی اعتماد کنند، ممکن است ارتباطات انسانی در محیط کار، خدمات عمومی یا حتی زندگی شخصی کاهش پیدا کند. این کاهش تعامل میتواند پیامدهای روانی و اجتماعی بسیاری به دنبال داشته باشد.
نیاز به بازنگری در استفاده از هوش مصنوعی
برای جلوگیری از این مشکلات، لازم است سیستمها و برنامههای آموزشی در مورد نحوه استفاده صحیح از هوش مصنوعی تقویت شوند. باید به افراد آموزش داده شود که هوش مصنوعی، علیرغم پیشرفته بودن، همچنان یک ابزار است و مانند انسان نمیتواند تصمیمات احساسی، اخلاقی یا تأثیرگذار را به خوبی مدیریت کند.
همچنین متخصصین فناوری باید تلاش کنند هوش مصنوعیهایی طراحی کنند که شفافتر عمل میکنند و خروجیها و پیشنهاداتشان را براساس دادهها توضیح میدهند، نه براساس یک ظاهر “انسانگونه” که واقعاً وجود ندارد.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید به منبع اصلی این مطلب مراجعه کنید: VentureBeat