در یکی از پروژههای بزرگ بینایی ماشین که در دنیای واقعی پیادهسازی شد، تیم ما با چالشهای پیشبینینشدهای روبرو شد؛ از خطاهای مدل و تخیلات بیاساس هوش مصنوعی گرفته تا مسائل فنی مرتبط با سختافزار. در این مطلب، تجربهها و درسهایی را که از این مسیر دشوار آموختیم با شما در میان میگذاریم.
شروع پروژه: انتظارات بالا، واقعیت پیچیده
هدف پروژه ما ساخت یک مدل بینایی ماشین برای شناسایی خودکار اجسام در محیطهای صنعتی بود؛ چیزی که در ظاهر ساده به نظر میرسید اما در عمل با موانع زیادی روبرو شدیم. نخستین نسخه مدل ما در محیط آزمایشگاهی عملکرد قابلقبولی داشت، اما به محض ورود به محیط واقعی، شروع به خطاهای عجیبوغریبی کرد که اغلب ریشه در آنچه «توهم» مدل مینامیم داشتند؛ یعنی شناسایی اشیایی که اصلاً وجود نداشتند.
مشکل توهمات (Hallucinations): وقتی AI چیزهایی میبیند که وجود ندارند
یکی از بزرگترین چالشها، توهمات مدل بود. مدل نهتنها اشیای حقیقی را گاهی نمیدید، بلکه گاهی اوقات چیزهایی را هم شناسایی میکرد که اصلاً وجود نداشتند. این مسأله به خاطر تمایل برخی مدلهای یادگیری عمیق به تفسیر بیش از حد دادهها است، بهویژه وقتی که با اطلاعات ناکافی یا نویز محیطی تغذیه شود.
استفاده از ابزارهای ترکیبی: راه برونرفت از سردرگمی
وقتی متوجه شدیم که مدل بینایی ماشین ما به تنهایی قابلاعتماد نیست، تصمیم گرفتیم از رویکردی ترکیبی استفاده کنیم: ترکیب دادههای تصویری با ورودیهای حسگرها، و بهکارگیری چند الگوریتم مجزا برای تأیید تصمیمها. استفاده از سیستمهای Redundancy یا همپوشانی کمک کرد خطای کلی سیستم کاهش یابد.
چالشهای سختافزاری: نقش مهم تجهیزات در مدلهای بینایی
حتی بهترین مدلها هم بدون سختافزار مناسب نمیتوانند به خوبی کار کنند. ما بهسرعت یاد گرفتیم که کیفیت دوربینها، نحوه نورپردازی محیط و حتی دمای اتاق میتواند بر عملکرد مدل تأثیر بگذارد. بنابراین، اصلاح شرایط سختافزاری بخشی جداییناپذیر از فرآیند افزایش دقت سیستم شد.
آموزش از دادههای واقعی: کلید موفقیت پایدار
در نهایت، آنچه بیشتر از همه به ما کمک کرد، آموزش مدل با دادههای جمعآوریشده در محیطهای واقعی بود. دادههایی که در شرایط عملیاتی واقعی جمعآوری شده بودند – با تمام پیچیدگیها و نویزهایشان – کمک کردند تا مدل انعطافپذیرتر و دقیقتر شود.
جمعبندی: اعتماد، چیزی فراتر از دقت عددی است
ساخت یک مدل بینایی ماشین قابلاعتماد فقط به داشتن معماری خوب یا الگوریتمهای پیچیده بستگی ندارد. فاکتورهای محیطی، کیفیت دادهها، هماهنگی سختافزار و استفاده از رویکردهای ترکیبی، همگی نقش حیاتی در موفقیت پروژه دارند. تجربیات این پروژه ثابت کرد که برای رسیدن به خروجی پایدار، باید هم به نرمافزار و هم به سختافزار، به یک اندازه توجه کرد.