گوگل با قدرت بیشتری در حال پیشبرد چشمانداز خود برای ساخت «مدل جهانی» (World Model) است؛ مفهومی که قرار است پایهای برای ساخت یک لایه عملیاتی از هوش مصنوعی باشد. هدف این لایه، فراهم کردن زیربنایی برای یک دستیار شخصی همهکاره با استفاده از مدلهای هوش مصنوعی Gemini است. این در حالی است که مایکروسافت در تلاش است تا رابط کاربری (UI) در فضای سازمانی و تجاری را تصاحب کرده و در این حوزه پیشگام شود.
مدل جهانی: گام بعدی بزرگ گوگل در هوش مصنوعی
در حالی که اغلب شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی بر ساخت ابزارهای کاربرپسند تمرکز دارند، گوگل مسیری متفاوت را انتخاب کرده است. ایده اصلی گوگل این است که به جای تمرکز صرف بر رابط کاربری، باید هوشی ساخت که مانند درک انسان از جهان عمل کند و بتواند با دادهها و اطلاعات پیچیده تعامل داشته باشد. به این ترتیب گوگل در حال توسعه یک لایه هستهای زیرساختی برای هوش مصنوعی است که قابلیت سازگاری با انواع محیطها را داشته باشد.
این راهبرد نشاندهنده تغییر تمرکز گوگل از صرفاً ارائه محصولات به سمت ساخت یک چارچوب عملیاتی عمیقتر در Heart هوش مصنوعی است.
مایکروسافت؛ بازیگر جدی در میدان رابط کاربری
همزمان با تلاشهای گوگل، مایکروسافت سرمایهگذاری سنگینی در یکپارچهسازی قابلیتهای هوش مصنوعی در پلتفرمهایی مانند Microsoft 365 و Teams انجام داده و عملاً در پی آن است تا تبدیل به لایه مقدماتی تعامل کاربران با هوش مصنوعی شود. این شرکت با استفاده از Copilot به عنوان یک ابزار واسط، سعی دارد تا جایگاه پیشروی خود را در فضای کسبوکار تثبیت کند.
چرا رقابت بین لایه عملیاتی و لایه رابط اهمیت دارد؟
در این رقابت، گوگل در تلاش است کنترل زیرساخت هوش مصنوعی را بهدست بگیرد؛ یعنی قلب تپندهای که دستیارهای هوشمند و برنامههای مختلف براساس آن فعالیت میکنند. در حالی که مایکروسافت برای کنترل سطح تعامل کاربر با هوش مصنوعی رقابت میکند. اینکه کدام شرکت بتواند زودتر و بهتر این معماری را در اختیار بگیرد، آینده بازار دستیارهای هوشمند را رقم خواهد زد.
ویژگی متمایز مدل گوگل، مقیاسپذیری و انعطاف آن در کاربردهای مختلف است. لایه عملیاتی که به کمک مدلهای چندوجهی و پیشرفته توسعه یافته است، میتواند بینش عمیقتری نسبت به محتوا، متون، تصاویر و حتی محیطهای سهبعدی داشته باشد؛ چیزی فراتر از یک رابط ساده کاربر.
چشمانداز نهایی: یک دستیار واقعی، نه فقط یک ابزار
نگاه گوگل بر ساخت مدلی متمرکز است که نهتنها اطلاعات را تحلیل میکند، بلکه میتواند درک پیچیدهای از جهان مانند یک انسان داشته باشد. این مدل با بهرهگیری از اطلاعات لحظهای، تعامل با دنیای واقعی و درک تواناییهای کاربر، زمینه را برای ساخت یک دستیار شخصی چندمنظوره فراهم میکند.
در مقابل، موفقیت تجاری مایکروسافت به معنای آن است که ممکن است کاربران ابتدا از رابطهای ساخت این شرکت برای ارتباط با AI استفاده کنند. اما اگر گوگل موفق شود مدل عمیق و قابلتوسعهتری ایجاد کند، آنگاه آینده هوش مصنوعی شخصی، در دستان گوگل خواهد بود.